من و من

ساخت وبلاگ
 

داشتم رطب و ماست میخوردم  

که از خواب بیدار شدم  

مو رطب و ماست موی  

آرما خاکو هم بی قبولن

 

 

من و من...
ما را در سایت من و من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeshtaki بازدید : 23 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 11:35

شه کسی مگو آسمونو نگاه ، خورشید داره میتابه به ما ، گرم است ، گرم است   بابا مردیم از گرما  باید به خیرا بگیم تو مسیر مسجد کولر سنترال نصب کنن  بگید زشتکی گرمش شده  بابا این پولا رو واسه چی میخوایید دیگه همشو خیر کنین     چقد دلتون واسه زشتکی تنگ شده نه ؟  از کجا فهمیدم  بابا از نظراتتون دیگه  چقد نظر  حال کردیم   کوفته خو میای اینجا با مطالبم حال میکنی یه نظر هم بده   میخوام بیخیال درس بشم  بابامم میگه اگه درس ول کردی باید بری سربازی  بعد از سربازی هم نامزدی   ای خهشوو   راستی ورزش چی شد  .  ولی خداییش خیلی درحق آقای منفرد بی انصافی کردن . سایت عمادآزاد  هم که آقای ع . ع رو توی والیبال داره دیگه   حالا خدا به خیر بگذرونه من که فکر نکنم آقای (ع) جون سالم به در ببره با این اخباری که مینویسه  خدایا به جوونیش رحم  خدایا بچمونو دست خودت میسپاریمش  یا ابالفضل  یا فاطمه زهرا   اون یه پورتوریکه . اون چه چیپسیه به دلم میشینه من اونو دارم این فوقالعاده س میتونه دیوونه شه مثل دیوونه ها کنترلش سخته دست همه رو بسته شه کسی مگو + نوشته شده در  ۱۳۹۰/۰۴/۳۰ساعت 13:17&nbsp توسط من و زشتکی   |  من و من...ادامه مطلب
ما را در سایت من و من دنبال می کنید

برچسب : همینجوری, نویسنده : zeshtaki بازدید : 58 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 11:35

  ساکمو برداشتم و با مامان و نی نی کوچولو خداحافظی کردمو از زیر قران رد شدم همه با چشای گریون . داشتم میرفتم که یه هو برگشتم تا یه چی بگم که یه پارچ آب ریختن رو سر و صورت و لباسم که خیس خیس   عجب !!!   از هنگ سوار اتوبوس شدیم یه اتوبوس پر از چوونای کله کچل و زشت    تصور کن من که زشتکی بودم پای اینا سیندرلا بودم  خب البته من موهامو نزده بودم هوا تاریک تر شده بود و چند ساعتی بود که راه افتاده بودیم . هر کی هر تصوری از خدمت داشت برای بغل دستیش بیان میکرد   هنوز ترس و دلهره تو وجودم بود . نه دوستی نه آشنایی   با صدای ترمز دستی اتوبوس از خواب بیدار شدم که دیدم بچه ها دارن پیاده میشن . آره مثل اینکه رسیدیم   خر بیار آدم ببر   به معض اینکه رسیدیم همه رو جلوی پادگان به خط کردن . بشینننننن  برپا  بشینن ... برپا  فکر کردین اومدین خونه ی خاله هااااااااااااااااااااااا ؟ بشینن  برپاااااااااااا وای خدای من ساعت ۴ صبحه  همه الان خوابن ما رو کجا آوردن   بعد از کلی بشین پاشو و سینه خیز و پامرغی و کلاغ پر گنجشک جیک جیک در پادگان باز کردن و رفتیم داخل ... ما رو به یه گروهبان نمیدونم سرکار استوار یا چه زهر ماری بود تحویل دادن و دوباره ما رو به صف کردن . از جلو نظام  به جای خود  ( یا پیغمبر اینکه دیگه از اونا سگی تره )  دیدی چه غلطی کردیم یه هو از وسط جمع اشاره کرد به من  به به اومدی خ من و من...ادامه مطلب
ما را در سایت من و من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeshtaki بازدید : 40 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 11:35

آسمان آبی بالای سرم مثه نگاه تو خیلی قشنگه سکینه کنار دریا نشسته ام به ماهیا نگاه میکنم ماهیا جفتک میزنن به یاد تو میفتم سکینه وقتی که اون روز پیرن گل گلی برات خریدم به جای تشکر بهم لگد زدی قلبمو گذاشتم کف دستت چیکار کردی تو باهاش ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ تف کردی روش شه کسی مگو + نوشته شده در  ۱۳۹۰/۰۵/۰۹ساعت 2:4&nbsp توسط من و زشتکی   |  من و من...ادامه مطلب
ما را در سایت من و من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeshtaki بازدید : 38 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 11:35

ده سال ازگار توی مدرسه ها. جون ميکنی تا بشی جز دیپلمه ها بسيجی نيستی فاميل شهيدم که نيستی اصلا تو نيستی جز ادمها وقتی که هيچی نميشی وقتشه اش بخوری  تو سرباز خونه ها سلام   واقعا بی معرفت تشریف دارین   حدود ۲ ماهی میشه اومدم سربازی الان هم به زور اومدم مرخصی شهری گفتم الان که اومدم مرخصی شهری یه نامه به مامی هم بنویسم سلام ننه حالت خوبه سالمی ؟ داداشی خوبه ؟ هنوز راه نیفتاده (کسی ندونه انگار ۲ سالی میشه ندیدمش بابا همش ۲ ماهه ) راستی ننه یادته بابا بهم گفت برو خدمت تا مرد بشی ؟ الان دو ماه از خدمتم گذشته اما نمیدونم تا خدمتمو تموم کنم مرد میشم یا نه ! راستی منظور بابام چی بود که گفت بری خدمت مرد میشی اینجا ساعت ۹ شب که میشه خاموشی میزنن یعنی اینکه باید بخوابی ( مدرسه ی دینی میده ) اما ما اونقدر خسته ایم که ۹ نشده خوابمون برده   من تا حالا تریاک و حشیش و بنگ و این خوراکیا از نزدیک ندیده بودم اما توی پادگانمون تا دلت بخواد از این خوراکیا هست اینجا فحشهای جدیدی یاد گرفتم   اینجا دوستای زیادی پیدا کردم که روی بدنشون خالکوبی های خشگلی کردن   امیدوارم منم مرد بشم   راستی امروز از توی وبلاگ گروه آفاق با خبر شدم یوسف به رحمت خدا پیوسته   خیلی دلم گرفت خدایا   خدا به مادرش صبر بده   ننه جون دیگه بیشتر از این مزاحمت نمیشم  برام دعا کن با تشکر : زشتکی عزیزان برای شادی روح من و من...ادامه مطلب
ما را در سایت من و من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeshtaki بازدید : 35 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 11:35

  خيلي وقته لاشكي ديگه جواب اس ام اسامو ديگه نميده همش بهونه مياره فك كنم همش تقصيره اين ميده چه خبره آخه چرا جوونامونو منحرف ميكني ؟ دوستي هاي قبل از ازدواج خوشا خود سوزيه عاشق مرا آتش زدي اي عشق خوشا عشق و خوشا خون جگر خوردن خوشا مردن خوشا از عاشقي مردن حالا من افسرده شدم . بسي نحيف و لاغر شدم   چند شب پيش تلويزيون يه برنامه درباره ي علايم عدم اعتياد داشت نشون ميداد هر علامتي كه ميگفت مامانم با زير چشمي منو با شك نگاه ميكرد   سر صبحي از خواب كه بيدار شدم رفتم پيش بابام ميگم سلام باباي مهربونم . ميگه سلام گرگ بي طمع نيست بازم پول ميخواي ؟‌ پولاتو چيكار ميكني ؟‌نكنه معتاد شدي ؟ بدبخت ترك كن  بعدش با بابام حرفم شد و بابام رو كرده به مامانم ميگه ميبيني زن واسه خاطر ۴۰ تومن يارانه بايد ان نره خرو تحمل كنم حالا نميدونم بدون لاشكي ادامه بدم يا نه !   + نوشته شده در  ۱۳۹۱/۰۲/۲۰ساعت 18:37&nbsp توسط من و زشتکی   |  من و من...ادامه مطلب
ما را در سایت من و من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeshtaki بازدید : 45 تاريخ : پنجشنبه 23 آذر 1396 ساعت: 11:35

در حالی که تیر برق جلو خونمون تکیه داده بودم البته با شلوار کردی گشاد چون شولار کردی خصوصیتش اینه که توی فصل تابستون گرمت نمیشه  نخند به چیزای بد فکر نکن   خلاصه تکیه داده بودمو هندس فری توی گوش  توی یه عالمه دیگه بودم باور کن   اندی داشت من و من...ادامه مطلب
ما را در سایت من و من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeshtaki بازدید : 19 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 4:27

شلام عاقا خب چیکار کنیم   طرف ار کوه اومده خونمون   توی این گرما دوتا شلوار روی هم پوشیده  اَاَاَاَ میگه زشتکی صباح مِیشُم دریا (دوبی ) یک کمی انگلیسی می یاد آده  اینهمه زور بزن ۷ زبون زنده ی دنیا رو یاد بگیر   آخرشم باید برم منت شهردار من و من...ادامه مطلب
ما را در سایت من و من دنبال می کنید

برچسب : دیکشنری,انگلیسی, نویسنده : zeshtaki بازدید : 41 تاريخ : يکشنبه 14 آبان 1396 ساعت: 4:27

  داشتم رطب و ماست میخوردم   که از خواب بیدار شدم   مو رطب و ماست موی   آرما خاکو هم بی قبولن     نوشته شده در ۱۳۹۰/۰۴/۲۴ساعت 19:3 توسط من و زشتکی | | من و من...ادامه مطلب
ما را در سایت من و من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeshtaki بازدید : 31 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 9:09

شه کسی مگو آسمونو نگاه ، خورشید داره میتابه به ما ، گرم است ، گرم است   بابا مردیم از گرما  باید به خیرا بگیم تو مسیر مسجد کولر سنترال نصب کنن  بگید زشتکی گرمش شده  بابا این پولا رو واسه چی میخوایید دیگه همشو خیر کنین     چقد دلتون واسه زشتکی تنگ شده نه ؟  از کجا فهمیدم  بابا از نظراتتون دیگه  چقد ن من و من...ادامه مطلب
ما را در سایت من و من دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zeshtaki بازدید : 44 تاريخ : چهارشنبه 7 تير 1396 ساعت: 9:09